آخرين اميد ...
شنيده بودم که رد پاي تو را در بيابان ها ديده اند.
شنيده بودم که بوي عطر تو را در دشت ها شنيده اند.
شنيده بودم که پرتوي نور تو را در افق به نظاره نشسته اند.
و خوانده ام که تو روزي خواهي آمد.
خوانده بودم که جمعه اي خواهد آمد که ديگر استراحت معنايي نخواهد داشت.
خوانده بودم که روزي بايد کمر به همت ياري تو بست.
و شنيده بودم که زياد دور نخواهد بود.
ديده بودم که وعده صبح را زود مي دهند.
ديده بودم که دست نياز به تسريع برده اند.
اما...
نه خوانده هايم را ديدم و نه شنيده ها و ديده هايم را...
ولي...
ميدانم روزي خواهي آمد.
شايد فردا و شايد فرداهايي ديگر.
« تو آخرين اميد جهاني»...
سلاممممممممم اوووووووووووووووووووووووووووول
تو آمدی ز دورها و دورها// ز سرزمین عطرها و نورها// نشانده ای مرا کنون به زورقی// ز عاجها، ز ابرها، بلورها// مرا ببر امید دلنواز من// ببر به شهر شعرها و شورها//
نگاه کن که غم درون ديده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایهء سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود
شعر بسيار زيبايی بود..ما همه منتظرانيم ...من ...تو...آنها...همه منتظرند..او نيز خواهد آمد و ما خواهيم رفت........شاد باشی و پيروز..راستی وبلاگت چرا اين همه تغيير کرده؟؟؟؟؟؟...يا حق
به راه پرستاره می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های آسمان کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیرپا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب می شود صراحی دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود نگاه کن تو میدمی و آفتاب می شود
خواهد آمد مردي كه نور در ركابش و عدالت در دستانش .... خواهد آمد كسي كه شبهاي تيره را روشن و روزهاي پر از غم را شادي بخشد
سلام جناب نصر خيلی قشنگ بود موفق باشی
سلام فقط می تونم دستام را رو به آسمون آبی و بی انتها بلند کنم و بگم (( الهم عجل اوليک الفرج )). آمين